دیدم امروز ۷ آبانه. یادم اومد که تولد دبیر ادبیات دوران راهنمایی من همین روز بود. یکی از آدمایی که توی دوران تحصیل نقطه عطفی بود برای من و زندگیم.
از اول که بخوام شروع کنم داستان کلاس اولمه که یه بار تعریفش کردم. اولین نقطه عطف من معلم کلاس اولم بود که من به خاطرش یواشکی از یه کلاس دیگه رفتم تو کلاس ایشون.
بعد توی دوران راهنمایی همین دبیر ادبیاتُ دبیر تاریخ و جغرافی و دبیر ورزش برام بی اندازه تاثیر گذار بودن. انواع و اقسام مسابقه های ورزشی که اون موقع توشون اول می شدم به خاطر علاقه زیادی بود که به دبیر ورزشم داشتم. دبیر تاریخ که هنوزم گهگهاهی می بینمش انسان بی نظیری بود که منو به تاریخ این سرزمین علاقه مند کرد. تا قبل بچه دار شدنم واقعا یکی از زمینه هایی که خیلی دوست داشتم و همیشه می خوندم تاریخ بود.
دبیر ادبیاتم چشمم رو به دنیای با شکوهی باز کرد. منو برد به جایی که بهش تعلق داشتم. کلمات بی نظیر ادبیات با شکوه....
الانو نبینید ک دست و پا شکسته می نویسم. من نویسنده بی نظیری بودم در سن خودم. نه اینکه رمانتیک بنویسم نوشته های من همیشه پر از ایهام بود. عجیب بود ولی نمی شد از خوندنشون دست کشید.
توی دبیرستان نقطه عطف بی همتایی داشتم به نام مدیر مدرسه. در مورد ایشون باید توی پستی جدا بنویسم. کسی که " راهنمای راه " خطابش می کردم.
به هر حال امروز ۷ آبانه تولدت مبارک خانوم م به*اری.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
راستی الان فونت من خوبه؟ اذیتتون نمی کنه؟
فونت.قالب.اذی همه و همه عااااااااااااااااااااااااااااااالی
این خونتم که خوشگل شد
اینجا چه خوشگل شده
زندگی در کف توست که بدان
لبخند زنی
که بدنبالش
ندوی
زندگی در کف توست، زندگی زیباست.